یا زهرا

  • خانه 

دلایل بهلول

11 آبان 1400 توسط زهرا رضایی سرتشنیزی

دلايل بهلول  روزي بهلول درحالي‌که داشت از کوچه‌اي مي‌گذشت شنيد که استادي به شاگردانش مي‌گويد: من امام صادق (ع) را قبول دارم اما در سه مورد با او کاملاً مخالفم.يک اينکه مي‌گويد: خداوند ديده نمي‌شود، پس اگر ديده نمي‌شود وجود هم ندارد.دوم مي‌گويد: خدا شيطان را در آتش جهنم مي‌سوزاند، درحالي‌که شيطان خود از جنس آتش است و آتش تأثيري در او ندارد.سوم هم مي‌گويد: انسان کارهايش را از روي اختيار انجام مي‌دهد، درحالي‌که چنين نيست و از روي اجبار انجام مي‌دهد.بهلول تا اين سخنان را از استاد شنيد فوراً کلوخ بزرگي به دست گرفت و به‌طرف او پرتاب کرد، اتفاقاً کلوخ به وسط پيشاني استاد خورد و آن را شکافت.استاد و شاگردان در پي او افتادند و او را به نزد خليفه آوردند.خليفه گفت: ماجرا چيست؟‌استاد گفت: داشتم به دانش آموزان درس مي‌دادم که بهلول با کلوخ به سرم زد و آن را شکست.بهلول پرسيد: آيا تو درد را مي‌بيني؟‌گفت: نه بهلول گفت: پس‌دردي وجود ندارد.ثانياً مگر تو از جنس خاک نيستي و اين کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تأثيري ندارد.ثالثاً مگر نمي‌گويي انسان‌ها از خود اختيار ندارند؟ پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نيستم.استاد دلايل بهلول ديوانه را شنيد و خجل شد و از جاي برخاست و رفت.  

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

یا زهرا

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس