حکایت حقیقت
09 مهر 1400 توسط زهرا رضایی سرتشنیزی
حقيقت استادي از شاگردان خود پرسيد: به نظر شما چه چيز انسان را زيبا ميکند؟ هريک جوابي دادند. يکي گفت: چشماني درشت. دومي گفت: قدي بلند. ديگري گفت: پوست شفاف و سفيد. در اين هنگام استاد دو ليوان از کيفش درآورد. يکي از ليوانها بسيار لوکس و زيبا بود و ديگري سفالي و ساده، سپس در هر يک از ليوانها چيزي ريخت. رو به شاگردان کرد و گفت: در ليوان رنگين و زيبا زهر ريختم و در ليوان سفالي آبي گوارا، شما کدام را انتخاب ميکنيد؟همگي بهاتفاق گفتند: ليوان سفالي را! استاد گفت: ميبينيد؟ زماني که حقيقت درون ليوانها را شناختيد، ظاهر برايتان بياهميت شد.افسوس که حقيقت درون انسانها دير آشکار ميشود.