بوی بهشت از پانصد سال راه هم می رسد مغرور نشویم
?آیت الله #حائری_شیرازی? ?بوی بهشت از پانصد سال راه هم میرسد/ مغرور نشویم? حافظ در یک بیت معنای بلندی را بازگو کرده که برای خیلی از ما فهم آن آسان نیست و بلکه ممکن نیست، میگوید: کس ندیده است ز مشک ختن و نافۀچین آنچه من هر سحر از باد صبا میبینم حلالش باد! میگوید: من عطری از این باد صبا استشمام میکنم که کسی از مشک ختن و نافۀ چین استشمام نکرده. حالا، تو بگو اینها در اسلام نیست! اگر انکار کردی، برای اسلام بهتر میشود؟ بگو این بوها نیست و بگو همهاش خیالات است! همین حرم که میروید غیر از عطری که به آن میزنند و گلابی که میپاشند، عطر دیگری هم دارد. در همین صحن حرم امام رضا (علیه السلام)، ده- بیست سال قبل (1)، نماز میخواندم که بویی آمد که نه بوی گلاب بود و نه بوی عطر. بوی عجیبی میآمد. وقتی به کسی که اهل این راه بود گفتم، گفت: آری، بوی بهشت از پانصد سال راه هم میآید! یعنی هنوز ممکن است پانصد سال راه تا بهشت داشته باشی، غرور پیدا مکن که به جایی رسیدهای! هنوز تا بهشت پانصد سال فاصله است. حرف به موقع و بجایی است. چون انسان تا یک بویی به مشامش رسید مثل بوی علم یا بوی ایمان، پیش خود میگوید: بله، همه چیز درست شد. در باز شد و چشم و گوشم باز شد. اما به او میگویند: نه آقا، هنوز پانصد سال فاصله داری و خیلی کار دارد تا برسی. (1) در حدود دهۀ 50 شمسی.