یا زهرا

  • خانه 

از ماست که برماست

29 آبان 1400 توسط زهرا رضایی سرتشنیزی
از ماست که برماست

? از ماست که بر ماست!  ✅حضرت آیت الله #بهجت قدس سره:   ⚠️ کاری بر سر خود می‎آوریم که دشمن نمی‎آورد!!  ? آیا هیچ دشمنی می‎توانست آن بلا را بر سر عمر سعد بیاورد که خودش در یک شب آورد؟! (بطوریکه در زمره شقی ترین اشقیاء عالم قرار گرفت)  ? مؤمنین با این‎همه پیشامدها، برای نجات اهل ایمان به تضرع و ابتهال(به‌زاری دعا کردن) و التجاء(پناه جستن) محتاج هستند.   ? چنان‎که در شبانه‎روز به نان احتیاج دارند، به دعا و تضرع نیاز دارند!  ? رحمت واسعه، ص٢٠١  ‎‎‌‌‎‎‌✳️

 نظر دهید »

کسی از صفر شروع نمی‌کند!

29 آبان 1400 توسط زهرا رضایی سرتشنیزی
کسی از صفر شروع نمی‌کند!

کسی از صفر شروع نمی‌کند   کسی از صفر شروع نمی‌کند، ما هر کدام زیبایی‌ها و دارایی‌های پر ارزشی را با خود به همراه آورده‌ایم. کافی است آنها را کشف کنیم و به کار بگیریم و از آن‌ها محافظت کنیم، آن‌گاه تا ثریا خواهیم رفت. تعلیم و تربیت بیش از آنکه به دنبال افزودن چیزی به انسان باشد باید در پی کشف درون انسان باشد.    استاد #پناهیان   ‎‎‌‌‎‎‌

 نظر دهید »

استغفار؛ رهایی از هر تنگنا

29 آبان 1400 توسط زهرا رضایی سرتشنیزی
استغفار؛ رهایی از هر تنگنا

? #پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله:  ?هر كس بسيار استغفار كند  خدا براى او از هر غمى گشايش،  از هر تنگنايى رهايى و ازجايى كه  انتظار ندارد روزى مى دهد…  ‎‎‌‌‎‎‌✳️

 نظر دهید »

جایی که هیچ کسی در آن مشکلی ندارد!

27 آبان 1400 توسط زهرا رضایی سرتشنیزی
جایی که هیچ کسی در آن مشکلی ندارد!

قبرستان  روزی یک مرد جوان رفت پیش دکتر وینسنت پیل و بهش گفت آقای دکتر من خسته شدم. من نمی تونم از پس مشکلاتم بر بیام. لطفاً به من کمک کنید.دکتر پیل جواب داد: باشه فقط یکم صبر کن من یک سخنرانی دارم بعد از سخنرانی به تو جایی رو نشون می­دم که هیچ کس اونجا مشکلی نداره.مرد جوان خوشحال می­شه و می­گه:باشه من منتظرم. هر طور شده به هر قیمتی من به اونجا می­رم.بعد از سخنرانی پیل اون مرد رو به اون مکان برد. می­تونید حدس بزنید اونجا کجا بود؟قبرستان،پیل یه نگاهی به مرد جوان انداخت و گفت:اینجا  150  نفر اقامت دارن بدون اینکه مشکلی داشته باشن.مطمئنی که می­خوای به اینجا بیای؟قرار نیست آدما بدون مشکل زندگی کنن. هنر حل کردن مشکل رو باید پیدا کنن. بی مشکل فقط کسی است که مرده !

 نظر دهید »

دزد حلوا والاغ سواری

27 آبان 1400 توسط زهرا رضایی سرتشنیزی
دزد حلوا والاغ سواری

دزد حلوا و الاغ سواری  حاکمی رسمی بنهاد هر که از مسافران و ساکنان دزدی کند آن شخص را سوار بر الاغ به مدت یک هفته در شهر بگردانند،این گذشت تا که شخصی از دیگری حلوایی دزدید و بخورد ، به جرم دزدی به محکمه اش بردند و چون محکوم شد طبق حکم حاکم او را سوار بر الاغی در شهر چرخاندند و مردم کوچه و بازار با دیدن او در آن حالت بسیار هیاهو بکردند،هنگام چرخاندن نگهبان از دزد پرسید بسیار سخت میگذرد؟دزد گفت نه ، حلوا را که خوردم، الاغ را هم که سوارم ، مردم هم که شادند و شادی میکنند از این بهتر چه هست؟

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 83
  • 84
  • 85
  • ...
  • 86
  • ...
  • 87
  • 88
  • 89
  • ...
  • 90
  • ...
  • 91
  • 92
  • 93
  • ...
  • 272
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

یا زهرا

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس